اصل وجودی چادر، رنگ و کارکرد و اندازه ی آن با توجه به نگاه علمی و فنی به واژه ی قرآنی جلباب
_1406383311.jpg)
حتما گاهی شنیده اید که شبهاتی در مورد چادر مطرح می شود از اصل وجودی آن گرفته تا رنگ و اندازه و کارکرد آن مثلا چادر از کجا آمده؟ آیا ما آیه ای در قرآن یا روایتی مبنی بر تایید چادر داریم؟ آیا رنگ مشکی چادر مکروه نیست؟ و...
چه در مورد چادر و چه در هر مورد دیگر وظیفه ی ما در مورد سوالاتی که به ذهنمان می آید رجوع به متخصصین در آن زمینه است وگرنه جاهلان به این مساله ممکن است ما را به سمت و سویی ببرند که از حقیقت فرسنگ ها فاصله دارد.
در مورد اینکه چرا میگوییم در بین پوشش های مرسوم در کشورمان، چادر نزدیک ترین پوشش به جلباب است که قرآن کریم به زنان مومن سفارش کرده است؟ بهتر است به متخصصان این رشته مراجعه شود نظرات مراجع که نگهبانان دین هستند خوانده شود و آن گاه با دلی حقیقت جو و به دور از غرض بهترین تصمیم ها گرفته شود.
مدتی قبل متوجه شدم خبرنگار آيين و انديشه فارس گفتگویی با حجتالاسلام «حسين مهدي زاده» نويسنده كتابهاي «حجابشناسي، چالشها و كاوشهاي جديد» و «پرسمان حجاب» ترتیب دادند که قسمتی از این گفتگو پاسخ علمی و فنی به سوالات فوق در مورد چادر است:
-------------------------------------------------------------------------------
آيه 59 سوره احزاب سند گوياي بر معتبر بودن چادر مشكي است
-------------------------------------------------------------------------------
* اينكه گفته ميشود،اساساً چادر مشكي هيچ ارتباطي به دين و مذهب ندارد و رنگ مشكي براي چادر از طرف شارع مقدس تعيين نشده، صحيح است؟ واژه «جلباب» ناظر به چه معنايي است؟
ـ دقت و پژوهش در آيه 59 احزاب كه واژه «جلابيب»(جمع جلباب) در آن به كار رفته، صحت مدعاي فوق را مورد ترديد جدّي قرار ميدهد. در آيه مذكور آمده است «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيما»، بر اساس ترجمه مرحوم الهي قمشهاي معناي آيه شريفه چنين نقل شده است «اي پيغمبر گرامي به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادر فرو پوشند كه اين كار براي اين كه آنها (به عفت و حرّيت) شناخته شوند تا از تعريض و جسارت هوسرانان آزار نكشند بر آنان بسيار بهتر است و خدا در (حق خلق) آمرزنده و مهربان است.»
به منظور بررسي صحت و سقم ادعاي مذكور لازم است، بين جلباب مطرح شده در قرآن و چادر رايج فعلي در ابعاد چهارگانه «مفهوم»، «اندازه»، «كاركرد» و «رنگ» مقايسهاي انجام شود تا ارتباط يا عدم ارتباط چادر با دين اسلام و قرآن آشكار شود، براي انجام مقايسه مذكور به طور مستقل به تبيين ابعاد چهارگانه مذكور نسبت به جلباب و چادر پرداخته ميشود.
1- مفهوم جلباب:
اصل ريشه لغوي جلباب، جيم، لام و باء است كه طبق نقل كتاب لغت معتبر معجم مقاييس اللغه داراي دو معناست، معناي اول آوردن شيء از جايي به جايي و معناي دوم چيزي كه شيء ديگر را ميپوشاند، كه جلباب از معناي دوم مشتق شده است، واژه جِلْباب در اصل مصدر فعل رباعي جَلْبَب است كه از مصدر، اسم ذات اراده شده و نام پوشش ويژه اي قرار گرفته است، براي فهميدن ويژگيهاي جلباب و مفهوم آن بايد از كتابهاي لغوي و تفسيري معتبر كمك گرفت.
كتابهاي لغوي معتبر مثل «العين»، «لسان العرب»، «صحاح اللغه»، «مصباح المنير»، «معجم الوسيط» اتفاق نظر دارند كه مفهوم جلباب پوشش گسترده است، ولي در اين كه اندازه آن چه مقدار بوده و چه ميزان از بدن و لباسهاي ديگر را ميپوشانده است، اختلاف نظر دارند.
در كتاب لغات قرآني «لسان التنزيل» نگاشته قرن چهارم و پنجم كلمه جلباب به چادر معنا شده است، مرحوم شعراني نيز در كتاب لغات خويش جلباب را به چادر معنا كرده است.
در تفاسير مهم شيعه و عامه معاني مختلفي براي جلباب ذكر شده است، بعضي از مفسرين مانند شيخ طوسي و بيضاوي جلابيب را به ملاحف تفسير كرده اند، «ملاحف» جمع ملحفه پوشش فراگير است كه بالاي لباسهاي ديگر پوشيده ميشود و از نظر كاركرد كارآيي چادر را دارد، علامه طباطبايي و شيخ محمد جواد مغنيه ابتدا گفتهاند، جلباب به معناي پوشش شامل و فراگير است و سپس قول ديگري مبني بر اين كه جلباب به معناي خمار و مقنعه است را نيز نقل كرده اند، تفسير قرطبي جلباب را به لباسي كه همه بدن را ميپوشاند معنا كرده است.
حاصل اين كه از مجموع كلمات لغويين و مفسرين استفاده ميشود، جلباب پوششي گسترده بوده است، ولي اين كه دقيقاً اندازه آن چه مقدار بوده و چه ميزان از بدن و لباسهاي ديگر را ميپوشاند، ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد.
----------------------------------------------------------------------------------------
جلباب پوششي فراگير بوده كه از بالاي سر تا قدمها را ميپوشانده است
----------------------------------------------------------------------------------------
2- اندازه جلباب:
از مجموع كلمات لغويين و مفسرين كه ذكر آنها گذشت در مورد اندازه جلباب سه ديدگاه قابل اشاره است.
ديدگاه اول: جلباب پوششي فراگير بوده كه از بالاي سر تا قدمها را ميپوشانده است.
ديدگاه دوم: جلباب پوششي بزرگتر از خمار و مقنعه بوده كه كمتر از مقدار ردا، يعني تقريباً تا زانوها را ميپوشانده است.
ديدگاه سوم: جلباب همان خِمار و مقنعه است، پوششي كه فقط سر و سينهها را ميپوشانده است.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
پوشش جلباب، دقيقاً همان حجابي است كه امروزه بسياري از زنان چادرپوش بر ميگزينند
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
با ذكر دو شاهد آشكار ميشود كه ديدگاه اول درست و ديدگاه دوم و سوم مخدوش است.
شاهد اول: از نحوه پوشش حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد براي دفاع از فدك دو نكته مهم استفاده ميشود.
نكته اول: از جريان تاريخي مذكور فهميده ميشود، حضرت دو پوشش مستقل به نام خمار و جلباب داشتهاند، بنابراين نظر طرفداران ديدگاه سوم مانند راغب اصفهاني در مفردات كه جلباب را به خمار معني كردهاند مخدوش ميشود.
نكته دوم: از عبارت «لاثت خمارها علي راسها و اشتملت بجلبابها» كه در مورد نحوه پوشش حضرت نقل شده، استفاده ميشود كه «خمار» همانند مقنعههاي امروزي براي پوشش سر بوده است و «جلباب» نيز پوششي سرتاسري بوده كه تمام آن وجود مبارك از سر تا قدمها را شامل و فراگرفته است.
شاهد دوم: مؤيد مدعاي قبل كه جلباب از نظر اندازه پوششي بوده كه از سر تا قدمها را ميپوشانده است، تفسير «ابن عباس» صحابي پيغمبر صلي الله عليه وآله و سلم، شاگرد امام علي عليهالسلام در تفسير قرآن، در مورد جلباب است، زمخشري در «كشاف» و آلوسي در «روح المعاني» از او نقل كردهاند كه جلباب پوششي است كه از بالا تا پايين بدن را ميپوشانده است.
حاصل اين كه اندازه جلباب بلند و گسترده بوده است، به گونهاي كه همانند چادرهاي فعلي بانوان از سر تا پايين پا را ميپوشانده است.
3- كاركرد جلباب:
براي فهميدن كاركرد جلباب و كيفيت پوششي آن لازم است معناي «يدنين عليهن من جلابيبهنّ» در آيه 59 احزاب معلوم شود، تقريباً همه مفسرين آوردهاند كه تا قبل از نزول آيه مذكور بعضي از زنان حرّ همانند زنان برده به دليل رعايت نكردن پوشش مناسب و كامل، گاهي اوقات در بين كوچهها مورد اذيت و آزار مردم لاابالي قرار ميگرفتند، آيه شريفه نازل شد كه اگر زنان ميخواهند مورد اذيت و آزار مزاحمان قرار نگيرند، هنگام خروج از منزل، جلابيب خويش را به سر و بدن خود نزديك سازند تا به عفت و حجاب شناخته شده و در نتيجه از مردم آزاري شهوترانان مصون بمانند.
بعضي از تفاسير مانند تفسير زمخشري كشاف از ابنسيرين در مورد معناي «يدنين» نقل كردهاند كه مراد قرار دادن جلباب بالاي ابرو و گِرد كردن و جمع و جور كردن و قرار دادن گوشههاي جمع شده آن بالاي بيني است.
كاركرد مذكور و كيفيت پوشش جلباب، دقيقاً همان كاري است كه امروزه بسياري از دختران و زنان چادر پوشي كه حساسيت بيشتري نسبت به رعايت حجاب خويش دارند، انجام ميدهند
------------------------------------------------------------------------------------------------------
تبادر ذهني زنان عرب هنگام نزول آيه 59 احزاب به رنگ مشكي چادر معطوف شده بود
------------------------------------------------------------------------------------------------------
4- رنگ جلباب:
قرآن به زبان عربي مبين نازل شده كه براي مردم عرب زبان خصوصاً مردم عرب عصر نزول قابل فهم بوده است، بنابراين بايد بررسي نمود زنان مؤمن عرب عصر نزول مخاطب آيه، از واژه جلباب چه برداشتي داشته و تبادر ذهني آنها از واژه مذكور چه بوده است؟ «سنن ابن داوود» قضيهاي از امّسلمه نقل كرده است كه مبين تبادر ذهني زنان عرب است، در كتاب ابيداود آمده است، وقتي آيه «يدنين عليهن من جلابيبهنّ» نازل شد، زنهاي انصار از خانههايشان خارج شدند در حالي كه پوشش مشكي داشتند، گويي بالاي سر آنها كلاغ نشسته است،
در كتاب «عون المعبود شرح سنن أبي داود» آمده است، چون پوششهايي كه زنان انصار به عنوان جلابيب از آن استفاده كرده بودند سياه رنگ بوده است، لذا به كلاغ كه رنگ آن سياه است، تشبيه شدهاند، بعضي از تفاسير مهم سني و شيعه مانند تفسير «الدر المنثور» سيوطي، «روح المعاني» آلوسي و «تفسير الميزان» علامه طباطبايي نيز جريان فوق را نقل كردهاند، شواهد لغوي نيز مؤيد و تثبيت كننده تبادر ذهني فوق است.
بسياري از كتابهاي لغوي معتبر مانند «لسان العرب»، «القاموس المحيط»، «اقرب الموارد في فصح العربية والشوارد»، «محيط المحيط»، «معجم الوسيط»، هنگام بحث از جُلب ريشه جلباب تصريح كردهاند كه يكي از معاني جُلْب، سياهي است، مثلاً جَلْب الليل به معناي سياهي شب آمده است، در بسياري از كتابهاي لغوي و تفسيري شواهدي از شعرهاي عربي نقل شده كه جُلْب در آنها به معناي سياهي به كار رفته است، مثل «وَ جُلْب الليل يطرده النهار» لسان العرب پس از نقل عبارت مذكور تصريح كرده است، گوينده شعر از جُلْب، سواد و سياهي را اراده كرده است.
علاوه بر كتابهاي لغوي معتبر، بسياري از كتابهاي تفسير مثل كشاف، بعضي از شواهد شعري كه جُلْب در آنها به معناي سياهي به كار رفته را نقل كردهاند، مثل «مُجَلْبب من سواد الليل جلبابا»
حاصل اين كه از قرينه تاريخي مذكور و شواهد لغوي فوق استفاده ميشود، رنگ جلباب قرآني مورد استفاده در صدر اسلام مشكي بوده است.
--------------------------------------------------------------------------------
رنگ جلباب قرآني مورد استفاده در صدر اسلام مشكي بوده است
--------------------------------------------------------------------------------
* در خصوص اندازه و كاركرد چادر توضيح بيشتري ميدهيد؟
1- مفهوم چادر: چادر پوششي گسترده است كه از بالاي سر روي لباسهاي ديگر پوشيده ميشود.
2- اندازه چادر: از نظر اندازه، چادر پوششي بزرگ است كه سرتاسر بدن و لباسهاي ديگر را از بالاي سر تا قدمهاي پا ميپوشاند.
3- كاركرد چادر: كاركرد چادر به گونهاي است كه از بالاي سر پوشيده شده و اطراف آن جمع و جور شده و به گونهاي كنترل ميگردد تا پوشش بيشتر و بهتري داشته باشد، بسياري از زنان حسّاس نسبت به حجاب خويش اطراف قسمت بالاي چادر را جمع و جور كرده با دست خويش كنترل ميكنند.
4- رنگ چادر: گر چه رنگ چادر به اقتضاء شرايط محيط بعضاً متفاوت است، ولي پس از پيروزي انقلاب اسلامي خصوصاً در محيطها و شهرهاي مذهبي به دليل ملازمت چادر مشكي با وقار و متانت، رنگ چادر دختران و بانوان متدين، غالباً مشكي است.
---------------------------------------------------------------------------------
چادر رايج فعلي بانوان ايراني ارتباط مستحكمي با دين اسلام دارد
---------------------------------------------------------------------------------
* با اين توضيحات چه فرقي بين جلباب و چادر از نظر مفهوم، اندازه، كاركرد و رنگ وجود دارد؟
1- مقايسه مفهوم جلباب و چادر:
گذشت كه از نظر مفهوم، هر دو پوشش گسترده و بزرگ هستند كه از بالاي بدن و روي لباسهاي ديگر پوشيده ميشوند.
2- مقايسه اندازه جلباب و چادر:
ذكر شد كه بر اساس ديدگاه صحيح در اندازه جلباب، چادر و جلباب اندازهشان يكسان است، به نحوي كه هر دو از بالاي سر تا پايين پا را ميپوشانند.
3- مقايسه كاركرد جلباب و چادر:
با توجه به معناي مذكور درباره «يدنين» و تطبيق آن با كاري كه زنهاي چادري هنگام استفاده از چادر انجام ميدهند، معلوم شد كه كاركرد و كيفيت پوشش هر دو يكسان است.
4- مقايسه رنگ جلباب و چادر:
گذشت كه به دليل تبادر ذهني و شواهد لغوي رنگ جلباب زنان عرب زمان نزول آيه مشكي بوده است و اكنون رنگ اكثر چادرها به ويژه چادر زنان متدين در محيطهاي مذهبي نيز مشكي است، بنابراين از نظر رنگ نيز اختلافي ندارند.
حاصل اين كه پس از مقايسه جلباب و چادر در ابعاد چهارگانه مفهوم، اندازه، كاركرد و رنگ آشكار شد كه جلباب و چادر در ابعاد مذكور، همخواني و شباهتهاي بسيار نزديكي با يكديگر دارند، پس ميتوان گفت، چادر رايج فعلي بانوان مؤمن و مسلمان ارتباط بسيار وثيق و مستحكمي با دين اسلام خصوصاً قرآن دارد.
علاوه بر اين كه پژوهش در آيه 59 احزاب ارتباط وثيق چادر حتي رنگ مشكي آن با دين اسلام و قرآن را آشكار ساخت، براي فهميدن ارتباط چادر با دين و مذهب بايد به نظرات فقها و مراجع تقليد به عنوان كارشناسان ديني توجه كرد كه در بررسي دليل بعدي نمونههايي از نظرات آنها ذكر خواهد شد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حتي يك روايت وجود ندارد كه بر كراهت پوشش و چادر مشكي بانوان به طور خاص و صريح دلالت كند
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
* آيا در روايات رنگ سياه مكروه ذكر شده است ؟
ـ تمسك به روايات يكي از مهمترين ادله مخالفين پوشش و چادر مشكي است، بنابراين مناسب است با تفصيل بيشتري درباره آن بحث شود، ولي چون بررسي دقيق و همهجانبه تكتك روايات كاري فني و تخصصي است كه جاي طرح آن مجلات تخصصي فقه است، لذا تلاش ميشود فقط بخشي از بحثهاي ضروري و لازم با بياني ساده و قابل استفاده براي عموم ذكر شود.
اولاً؛ رواياتي كه از ظاهر آنها كراهت پوشش سياه استفاده ميشود از نظر سند ضعيف هستند، بنابراين قابل استناد نيستند، فقيه ژرف انديش مرحوم صاحب جواهر و مرحوم خويي نيز به ضعف سندي روايات باب تصريح كردهاند، بنابراين با ضعف سندي روايات، اساساً نوبت به بررسي دلالت آنها نميرسد.
ثانياً؛ اگر ادعا شود به دليل فراوان بودن روايات باب و به دليل اين كه ضعف سندي در روايات مربوط به مستحبات و مكروهات مانند مورد، بحث خيلي مهم نيست، بنابراين ميتوان در دلالت روايات بحث كرد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
رواياتي كه از ظاهر آنها كراهت پوشش سياه استفاده ميشود از نظر سندي قابل اتكا نيستند
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پاسخ اين است كه با فرض صحت ادعاي فوق، بر اساس فحص و جستجوي مفصلي كه در روايات انجام شد، حتي يك روايت نيز يافت نشد كه بر كراهت پوشش و چادر مشكي بانوان به طور خاص و صريح دلالت نمايد و شايد به همين دليل است كه به رغم جستجوي گسترده اي كه در كتابهاي فقهي انجام شد، حتي يك نفر از فقيهان برجسته و بزرگ شيعه را نيافتيم كه فتوا به كراهت چادر مشكي بانوان داده باشند، بلكه بر عكس بعضي از مراجع همانند رهبر معظم انقلاب آيت الله خامنه اي و آيت الله تبريزي، تصريح كرده اند كه چادر مشكي كراهت ندارد و بعضي مانند آيتالله فاضل لنكراني بالاتر از عدم كراهت تصريح كرده اند كه چادر مشكي بهترين نوع حجاب است.
فقيه ظريفانديش شيعه مرحوم صاحب جواهر نيز به حق در كتاب فقهي معروف خويش آورده اند كه طبق تصريح كتابهاي متعددي از اصحاب اماميه كراهت پوشش سياه مختص مردان است، زيرا شارع مقدس پوشش غليظتر و بيشتري براي زنان هنگام مواجهه با نامحرم قرار داده است و رنگ سياه در مقايسه با رنگهاي ديگر به نحو بهتري پوشش غليظتر و بيشتر را تأمين ميكند.
ثالثاً؛ اگر ادعا شود از ظاهر و اطلاق بعضي از روايات (مثل روايتي كه ميگويد، پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم از پوشش لباس سياه مگر در سه مورد «خُفّ»، (نوعي كفش چرمي نازك)، «عمامه» و «كساء» كراهت داشت، استفاده ميشود كه كراهت پوشش سياه به طور مشترك شامل زن و مرد، هر دو ميشود.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
در روايات متعدد سه مورد خفّ، عمامه و كساء از كراهت رنگ مشكي استثناء شده اند
--------------------------------------------------------------------------------------------------
پاسخ ادعاي فوق اين است كه:
اولاً؛ با فرض چشمپوشي از ضعف سندي روايت مذكور، بايد گفت ترديدي نيست كه در اسلام پوشش زن و مرد از نظر نوع، مقدار و حتي رنگ متفاوت است، مثلاً جامه زربافت و حرير براي زن جائز، ولي براي مرد جائز نيست، مقدار پوشش زنان طبق نظر مشهور فقها همه بدن به جز وجه و كفين است، ولي مقدار پوشش مردان كمتر است، از نظر رنگ پوشش نيز استفاده از لباس احرام سفيد رنگ در حج براي مردان مستحب است، ولي زنان مجاز هستند از همان لباس معمولي خويش استفاده نمايند.
بنابر آنچه گذشت با فرض چشم پوشي از ضعف سندي روايت فوق از آن استفاده ميشود، پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله وسلم به لحاظ مرد بودن سنت و سيره خاصي در رنگ لباس داشتهاند، بنابراين روايت مذكور فقط در باب رنگ پوشش مردان آن هم در غير سه مورد استثناء قابل استناد است.
ثانياً؛ بر فرض بپذيريم، روايت مذكور مختص بيان حكم رنگ پوشش مردان نيست و شامل زنان نيز ميشود به دليل رواياتي كه ظاهر آنها كراهت نماز خواندن در لباس سياه جز در موارد سه گانه است، بسياري از فقهاء روايت قبل را نيز مختص به حالت نماز دانسته اند.
ثالثاً؛ بر فرض كه روايت مذكور عام باشد و شامل زنان و مردان و شامل حالت نماز و غير نماز شود، باز از روايت استفاده نميشود كه پوشيدن چادر مشكي براي زنان در مواجهه با نامحرم مكروه است، زيرا در روايات متعدد سه مورد خُفّ، عمامه و كساء از كراهت استثناء شدهاند و كساء به قرينه حديث كساء پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم لباس بلند و فراگير تمام بدن است كه شامل عبا سياه مردان و چادر مشكي بانوان ميشود و بر اساس همين نكته هيچ يك از فقهاي برجسته شيعه فتوا به كراهت پوشيدن چادر مشكي بانوان نداده است.
----------------------------------------------------------------------------
چادر مشكي رايج در بين زنان يكي از مصاديق حجاب برتر است
----------------------------------------------------------------------------
* چه توصيهاي براي دستيابي به برترين نوع حجاب و پوشش در جامعه اسلامي داريد؟
- در راستاي دستيابي به برترين نوع حجاب و پوشش در جامعه اسلامي خطاب به دختران و بانوان عفيف، اصحاب شريف و متدين مطبوعات، والدين و مربيان جامعه و نظام آموزشي كشور اعم از وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و فناوري توصيهها و پيشنهادهاي عملي و كاربردي ارايه ميشود.
1- بدون ترديد اعمال ظاهري انسان از اعتقادات و باورهاي دروني و باطني او سرچشمه ميگيرد، در باب پوشش و حجاب نيز معتقدم، محال است، دختر جوان و بانوي مسلماني معرفت و اعتقاد راسخ به ضرورت و فلسفه حجاب و آثار فردي و اجتماعي آن داشته باشد و در عين حال عملاً نسبت به حجاب و پوشش خويش و روي آوردن به سوي حجاب برتر و برترين تلاش نكند، با توجه به نقش بنيادي اعتقاد و باور راسخ در كارها به دختران و بانوان توصيه ميشود به منظور تقويت حجاب دروني كه همان اعتقاد و باور راسخ و مستحكم است، سعي كنند هر چه بيشتر و بهتر مطالعات و تحقيقات خويش را درباره ابعاد مختلف حجاب و فلسفه و آثار آن و ضررهاي بد حجابي و گسترش دهند.
علاوه بر توصيه مذكور به نظام آموزش كشور اعم از آموزش و پرورش و علوم و فن آوري پيشنهاد ميشود به منظور نهادينه كردن حجاب و پوشش كامل اسلامي در بين دختران جامعه با انجام كارهاي كارشناسي به كمك اساتيد حوزه و دانشگاه براي سطوح مختلف ابتدايي، راهنمايي، دبيرستان و دانشگاهي با رعايت سن و سطح تحصيلي دختران درباره مسائل مختلف حجاب متون درسي مفيد براي تمام مقاطع تحصيلي مذكور به طور سلسلهوار تهيه شود تا وقتي دختران وارد محيط دانشگاه ميشوند، ايمان و اعتقاد راسخ در مورد مسائل حجاب و فلسفه آن در آنان ايجاد شده باشد، البته علاوه بر پيشنهاد علمي مذكور در بُعد عملي و الگو پذيري استفاده از معلمان و اساتيد زن عفيف و آراسته به حجاب كامل نيز در نهادينه كردن فرهنگ حجاب تأثير بسيار مهمي دارد.
2- بنده معتقدم كه بخشي از ناهنجاريهاي بد حجابي و سهل انگاري نسل جوان نسبت به عبادات و فرائض ديني ناشي از كمتوجهي يا بيتوجهي و برخورد تساهل و تسامحآميز والدين نسبت به تربيت ديني فرزندان از همان سنين خردسالي است، لذا به والدين توصيه ميشود مسؤوليت خطير خويش در باب توجه به تربيت ديني فرزندان را جدي گرفته و از همان كودكي نسبت به آشنايي و تمرين دادن فرزندان نسبت به وظايف شرعي از قبيل عبادات و حجاب و پوشش اسلامي اهتمام ويژه داشته باشند تا هنگام بزرگسالي فرزندان آنان در مقابل وظايف عبادي و شرعي خويش مانند حجاب احساس مشقت و سختي ننمايند.
3- گرچه معتقدم چادر مشكي رايج در بين زنان يكي از مصاديق حجاب برتر است، ولي يكي از اشكالهاي چادر فعلي اين است كه به دليل گستردگي و رها و آزاد بودن آن از بدن، كنترل و حفظ و نگهداري آن قدري مشكل است و از اين جهت چادرهاي عربي و تركي رجحان دارند، به هر حال پيشنهاد ميشود، افراد و هيئتهاي كارشناسي در باب مسائل و ابعاد مختلف چادر و پوشش تحقيق و پژوهش نموده و با توجه به ابعاد مختلف شرعي، جامعهشناسي و روان شناسي مدل كاملتري از چادر كه از اشكالات و نواقص چادرهاي فعلي را نيز نداشته باشد، ارايه دهند. توصيه ميشود در تهيه مدل و طرحهاي حجاب برترين از نظرات مراكز فرهنگي بانوان خصوصاً زنان مؤمن و مسلمان و فرهيخته حوزه علميه و دانشگاه حتماً استفاده شود.
4- به دليل حساسيت ويژه حجاب و پوشش بانوان و تأثير مستقيم آن در سلامت روحي و رواني جامعه به اصحاب شريف و متدين مطبوعات توصيه ميشود با دقت و توجه درباره آن اظهار نظر نمايند، زيرا هر چه حجاب و پوشش بانوان بيشتر و بهتر باشد، به تأمين مصالح نهفته در تشريع تكليف اسلامي حجاب نزديكتر شده ايم.
با توجه به نكته مذكور انتظار آن است كه نتيجه و ثمره تبليغ مطبوعاتي اصحاب قلم در راستاي تقويت كمي و كيفي حجاب و تثبيت آن در جامعه اسلامي باشد و اگر تاكنون چنين نبوده شايسته است، در نحوه كار مطبوعاتي خويش تجديد نظر نمايند، همه بايد اين حقيقت را بپذيريم كه پوشش و حجاب اسلامي در بين بانوان مسلمان اعم از هر قوم و ملتي داراي ريشههاي عميق و مستحكم فطري و ديني است و دقيقاً به همين جهت طرح كشف حجاب رضا خان در ايران و آتاتورك در تركيه عليرغم تبليغات و زمينه سازيهاي گسترده با شكست مواجه شد.